شعر آخ ها و اوخ ها از استاد خرناس / عصرانه 1369
استاد خرناس در ابتدا پس از یاد آوری این نکته که شاعر مردمی است و برای مردم سخن می گویند و برای مردم سکوت می کنند ، درقسمتی از پاسخ به این سوال همیشگی که شعر نو بهتر است یا کهنه ، با اشاره به این مسئله که اختلاف علمای ادب در ریشه لغت شعر، اختلافات سنی است ، از قول ابو نسناس کچل ابن وسواس ابن خناس نقل می کنند که ریشه شعر ، شعور نیست بلکه شعار است و این مطلب قابل تعمق است که علمای ادب را کهنه و نو نیست در باب تفهیم و تفهم نکئات . استاد خرناس با پرده برداری از حملات بد اندیشان به سروده های ایشان آن زمان که نو می سرایند به بهانه ناتوانی در سرایش اشعار کهنه و آن زمان که کهنه می سرایند به بهانه ناتوانی در سرایش اشعار نو ضمن پیشنهادرها کردن قصه موامیش و گرابات شعری نو به نام آخ ها و اوخ ها که در یک روز مهتابی سروده اند را می خوانند ... . این قسمت مربوط به یکی از برنامه های عصرانه در سال 1369 می باشد .
پاییز خود بشارت کشکی دوباره بود
عاشق نبود آنکه دلم را شکست و رفت
او در کنار من در تب و قصد کناره بود
آه ای عزیزترین دشمن دلم
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر