شعر سال ها بود که در دشت لم یزرع دل / از استاد خرناس / عصرانه 1372
آقای کاردان که تحمل دیدن استاد خرناس را ندارد ، با آمدن استاد و با خواهش خانم فردنوا استودیو را ترک می کند . استاد که به دلیل جریمه شدن و از دست دادن ماشینش ناراحت است حاضر به پاسخگویی نیست اما نه آنقدر که از معنی کردن و جمع بستن کلمات پرده ، مامور، مکاشفه و انگشت ، موتور ، مورچه ، 2 ، پارچ ، بگذرد .
استاد قبل از خواندن شعر نو یک رباعی در مورد عشق می خوانند .می فرمایم که
عاشقان ای عاشقان ای عاشقان عاشقان ای عاشقان ای عاشقان
عاشقان ای عاشقان ای عاشقان عاشقان ای عاشقان ای عاشقان ... به به ... به به
و حالا شعر بسیار نو
سال ها بود که در دشت لم یزرع دل
بذر عشقی افشانده نشد
سال ها بود که خورشید فروزان رخ عشق
از بلندای غرورم ندمید
این قسمت از استاد خرناس مربوط به برنامه عصرانه 1372/04/17 می باشد .
شعر سال ها بود که در دشت لم یزرع دل از استاد خرناس / عصرانه 1372
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر