شعر دیپلمی بعد از گزینش در اداره جا گرفت از استاد خرناس / عصرانه 1370

استاد خرناس که به دلیل بیماری حال مساعدی ندارند و به لطف دکاتر عزیز و به یمن شرابت و اقراص و پماوید بهتر از هفته پیش هستند در ابتدا پس از تبریک به خانم فردنوا بخاطر جملات ادیبانه ای که خطاب به ایشان گفتند ، با سلامی به گرمی کباب خدمت شنوندگان اهل حساب و کتاب ، آنانکه سلسله محبت را به گردن خرناس انداخته و می کشند آنجا که خاطرخواهشان است .از مخالفانشان می گویند که ،  عده ای هم هستند که مخالف بنده اند و از شعور بنده ایراد می گیرند . شعور جمع شعر است و عده ای از شعرهای بنده ایراد می گیرند . آخه گفتند که شعر من اباطیل است ... حیف حالشو ندارم وگرنه می زدمشون . یک شاعر قدیمی در وصف بنده فرمودند که

  باران که در لطافت طبعش خلاف نیست   در باغ لاله روید و در شوره زار خس

و یا به عبارتی هزل ها جد است پیش عاقلان . می فرماید که 

 نگویند از سر بازیچه حرفی    کزان پندی نگیرد مرد با هوش

 وگر صد باب حکمت پیش نادان    بخوانی آیدش بازیچه در گوش

بهرحال بنده اشعار خودم را خواهم سرانید و خواهم خوانید تا کور شود هر آنکه نتواند دید .

استاد در ادامه قصیده ای را که سرودند به خاک گوش شنوندگان تقدیم می کنند .

 دیپلمی بعد از گزینش در اداره جا گرفت    پنجه نازک به خاک افشرد و کم کم پا گرفت

 دلخوشی می کرد و ملق می زد و بشکن که هان     دیدی آخر کار ما هم راه سر بالا گرفت

این قسمت از استاد خرناس مربوط به یکی از عصرانه های سال 1370 می باشد .