شعر خوش جوانی سالم الاعصاب و پاک از استاد خرناس / عصرانه 1372
در این قسمت از استاد خرناس ، خانم فردنوا با عنوان کردن این مطلب که به دلیل عالم گیر شدن شهرت استاد و سر و صدایی که بپا کرده آدم سردرد می گیره ، از سوء قصد به جان استاد خرناس خبر می دهند و استاد ضمن ابراز خوشحالی بابت رستن از نقشه شوم نقشه چینان و مخالفان ادبیات خیلی نوین با شکایت از عدم اقتدار عوامل عصرانه در مورد ایشان با وجود ناراحتی بسیار زیاد از چای که برای ایشان آوردند تشکر می کند . سپس اعتراض شدید خود را ، در مورد حضور آقایان مشکوک در استودیو که هر زمان قصد خواندن شعر می کنند ، کار و زندگی را رها کرده ، وارد استودیو می شوند و هر هر و کرکر به ایشان اخنده می کنند ، خدمت مجاری و متهعه محترم عصرانه تقدیم می کنند و ادامه می دهند که امروز شعری گفتند که از اخنده خبری نیست و چنان اشکی از آن ها بگیرد که آبشار نیاگارا ماستش را کیسه کند ... هفتاد من کاغذ ارزش دارد و می خواهد که قدر او را بدانند که در کمال خلوص و خروس برایشان شعر می سراید ... یک و دو و ...
به چایی بگید زودتر دم بکشه ، من کار دارم
می فرمایم که
خوش جوانی سالم الاعصاب و پاک می زدی هر شب به دندان میسواک
آن جوان شاداب و فرز و تیز بود آن لبش همواره خنده خیز بود
شب بخفتی فارغ از رنج جهان تا صلاه ظهر چون پیل دمان
باز مسواکی به دندان می زدی خنده ای بر روی مامان می زدی
این قسمت از استاد خرناس مربوط به یکی از برنامه های عصرانه سال 1372 می باشد .
شعر خوش جوانی سالم الاعصاب و پاک از استاد خرناس / عصرانه 1372
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر