شعر دوش دیدم که یارم ناگهان یک سرفه کرد از استاد خرناس / عصرانه 1377/09/12
در این قسمت از استاد خرناس ایشان با خواندن این مصرع که آمدم من آمدم با ناز و با ساز آمدم وارد استودیو می شوند و خانم نیرومند در همان ابتدا از سیل نامه های پر مهر شنوندگان از اقصی نقاط عالم به طرف رادیو و اظهار خوشنودی بابت حضور استاد خرناس در عصرانه می گویند . پس از آن قصد مطرح کردن سوالات شنوندگان را دارند که با مخالفت استاد روبرو می شوند و استاد خرناس علت را اینچنین توضیح می دهند که بنده قانونا ، اخلاقا و عرفا پاسخگوی مشکلاتی باید باشم که خودم آن مشکلات را بوجود آورده باشم نه دیگران . مثلا سوال در مورد گرانی ، مگر من گرانی را بوجود آوردم که پاسخگو باشم ؟ . من مسئول خرابکاری های خودم هستم . اما در مورد مشکلات ادبی با اینکه بنده علت بوجود آمدن مشکلات ادبی نیستم ، به حکم ادب و ادیبانه بودنم حاضرم جواب بدهم . استاد به سوالاتی در مورد اینکه چرا می گویند فارسی شکر است ، معنی همی راندم فرس را من به تقریب چو انگشتان مرد ارغنون زن بطور مبسوط جواب می دهند و پس از یک آواز کوتاه شروع به خواندن شعری که بی ربط به تردید نیست ، می کنند .
دوش دیدم که یارم ناگهان یک سرفه کرد سرفه ای کو داد سر بر عالمان کوس نبرد
دست در شمشیر برد و کاس چشمان پر غضب گرم بد بازار جنگ و خود نگاهش سرد سرد
ناگهان از جا بلند شد تقی زد تو گوش من ....
تقی کیه ؟
نه .... ناگهان از جا بلند شد ، تقی زد تو گوش من .من تشدیدم رو نیاورده بودم .
این قسمت از خرناس مربوط به برنامه عصرانه 1377/09/12 است .
شعر دوش دیدم که یارم ناگهان یک سرفه کرد از استاد خرناس / عصرانه 1377/09/12
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر